انتقام نسل سوخته؛ نیروی اصلی اعتراضات دهه شصتیها بودند
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۱۶۶۲۹
عباس عبدی در اعتماد نوشت: در گیرودار اوضاع کنونی میخواهم به مسالهای بپردازم که به نظرم اهمیت دارد. در جریان اعتراضات پاییز، خیلیها معتقد بودند که نیروی اصلی آن اعتراضات دهه هشتادیها یا نسل z هستند. به اعتقاد من آنها نیروی میدان بودند، اصل ماجرا به متولدین دهه ۱۳۶۰ مربوط میشد.
به عبارت دقیقتر متولدین ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ منظورم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این یادداشت میکوشم نشان دهم که چرا آنان مظلومترین نسل و در عین حال شایستهترینها بودند. طبعا این ویژگیها و شرایط عمومی این نسل است و نه لزوما همه.
فضای عمومی - این نسل در فضای عمومی انقلاب متولد شدند. دوران پرتنش انقلاب، اوضاع سیاسی پس از انقلاب و سپس جنگ و... وضعیتی که تنشهای گوناگونی را به افراد و خانوادهها وارد میکرد، شاید بتوان گفت که فضای عمومی برای آنان سیاه و سفید بود و کودکان متولد این مقطع خیلی کمتر از کودکان دورههای پیش و پس از خود کودکی کردند و با تنوع زندگی مواجه نبودند. رسانهها و مدرسه و خیابان برای آنها همگی به یک رنگ بود و شادی و شیطنت کمرنگترین بود.
فضای خانواده - اغلب خانوادهها پرتعداد بودند. در این فاصله دهساله بیش از ۱۶ میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شد که بهطور متوسط و با در نظر گرفتن آمار مرگ و میر سالانه ۸/۱ میلیون کودک به جمعیت ۳۳ میلیونی سال ۵۵ اضافه میشد و اندازه خانوار و رشد جمعیت را به بالاترین حد در ایران رساند.
پدران و مادران درگیر زندگی و انقلاب خود بودند، تعداد فرزندان که زیاد شود، بهرهمندی آنان از امکانات زندگی اندک میشود، طبعا محبت و توجه کمتری را تجربه میکنند. جالب است که خانوادهها نه فقط تعداد فرزندان آنان بیشتر شد، بلکه سن پدران نیز کمتر شد و نوعی ازدواجهای زودرس را شاهدیم که با بنیه پایین اقتصادی خانوار همراه بود.
فضای اقتصادی - بهطور قطع به علل گوناگون وضعیت اقتصادی رو به افول بود، تولید ناخالص داخلی از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۷، بهطور مستمر به جز ۳ سال در حال کاهش بود، گرچه فشار به خانوارها به اندازه این کاهش نبود، ولی در مجموع بخش مهمی از این فشار به درآمد و هزینههای خانوار منتقل میشد که با رشد جمعیت هم مواجه بود. استفاده از کوپن یکی از راههای جبران این وضعیت بود که در این مقطع شاهد آن هستیم.
آموزش و بهداشت - گرچه به لحاظ شاخصهای آموزشی و بهداشتی وضعیت متولدین این دهه نسبت به پیشینیان خود بهبود یافت، ولی در هر حال مواجه با کمبود امکانات از جمله مدارس دو یا حتی سه شیفته با تعداد دانشآموزان بیشتر شدند. فضای مدارس نیز متاثر از فضای عمومی جامعه فاقد نشاط و تنوع بود، بیشتر محلی برای انتقال مفاهیمی ایدئولوژیک بود که از نظر این کودکان که درکی از انقلاب نداشتند، امری تحمیلی میآمد و بعدها ضد مذهبیترین افراد از دل همین نوع آموزش بیرون آمدند.
این وضعیت در دانشگاهها هم ادامه یافت، یعنی این نسل که از ۱۸ سالگی وارد دانشگاه شد، از یکسو همچنان تحت کنترلهای فکری و اعتقادی و رفتاری بود، و از سوی دیگر به لحاظ کمّی نسبت به گذشته وضعیت خوبی پیدا کرد. از سال تحصیلی ۱۳۷۵-۱۳۷۴ که اینها وارد دانشگاه شدند، ظرفیت دانشگاهها دو برابر شد، به ویژه برای دختران این تحول ملموستر بود. بنابراین نسل مذکور با یک تعارض جدی مواجه بودند، از یک سو تعداد بیشتری وارد فرآیند آموزش عمومی و عالی شدند ولی با محدودیتهای این نظام نیز دست و پنجه نرم میکردند. در هر صورت کیفیت آموزشی آنان به علل گوناگون به ویژه در حوزه علوم اجتماعی و انسانی بهتر از پیشینیان آنان بود.
اشتغالاگر سن اشتغال را پس از تحصیل در دانشگاه در نظر بگیریم، یعنی متولدین ۱۳۶۰ (میانگین) باید در ۱۳۸۴-۱۳۸۳ وارد بازار کار شوند، ولی نکته مهم این است که آنان وارد دههای از اقتصاد ایران شدند که مصادف با دوره احمدینژاد بود و شاهد توقف رشد اشتغال هستیم. نرخ مشارکت اقتصادی که در دوره اصلاحات به سرعت در حال افزایش بود و از ۷/۳۴ درصد در سال ۱۳۷۶ به ۳/۴۱ درصد در سال ۱۳۸۴ رسیده بود روند نزولی یافت و در سال ۱۳۹۰ به ۹/۳۶ درصد رسید که بیشترین زیان آن متوجه زنان بود. زنانی که در دانشگاهها حضور بیشتری مییافتند، در عرصه اشتغال دچار عقبگرد شدند و این موجب خشم و عصبانیت بیشتر آنان نیز میگردید. نرخ مشارکت زنان از ۱/۱۷ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۰/۱۲ درصد در سال ۱۳۹۳ رسید که نزول فاحشی بود.
در این فاصله نرخ بیکاری مردان کم شد ولی نرخ بیکاری زنان افزایش یافت. در نقطه مقابل تعداد دانشجویان دختر که در سال ۱۳۷۶، حدود دو سوم دانشجویان پسر بودند در سال ۱۳۸۴، حدود ۷ درصد نیز بیش از دانشجویان پسر شده بودند. در واقع نسل مذکور نه تنها از نظر وضعیت اقتصادی و اشتغال عقب افتادند، بلکه این امر برای زنان بیشتر بود، در عین حال که هر دو جنس به ویژه زنان موقعیتهای آموزشی بهتری پیدا کرده بودند.
منبع: خرداد
کلیدواژه: اعتراضات ایران درصد در سال فضای عمومی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۱۶۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خون در چشمان بلینگام: انتقام با پیراهن پادشاه!
به گزارش "ورزش سه"، امشب 22 بازیکن در آلیانز بازی را برای بایرن و رئال شروع خواهند کرد ولی شاید هیچکدام مثل جود بلینگام باانگیزه و حریص پیروزی نباشند.
ستاره انگلیسی رئال هرگز نتوانسته بایرن را شکست دهد و در هفت مسابقه از 8 تقابل مستقیم تسلیم شده است: او فقط توانسته یک تساوی (2-2) برابر تیم مونیخی به دست آورد و هرگز برابر باواریاییها گلی به ثمر نرسانده است.
جود با چشمانی خونین به بازی امشب رسیده است. بله، بلینگام اینگونه پای به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا خواهد گذاشت.
یک سال پیش، بایرن پس از دیداری که بازیکن انگلیسی به دلیل مصدومیت زانو نتوانست در آن بازی کند، رویای قهرمانی در آلمان را هم از او گرفت. مصدومیتی که باعث شد دو بازی آخر بوندسلیگا (آگسبورگ و ماینتس) را از دست بدهد. غیبتی که خود و تیمش تاوان سختی برایش دادند. دورتموند برابر ماینتس متوقف شد و بایرن با پیروزی برابر کلن در عین شگفتی به قهرمانی رسید.
حالا پس از 340 روز، اعجوبه انگلیسی بار دیگر با غول باواریایی روبهرو میشود. اما این جود با یک سال پیش متفاوت است.
او حالا بازیکن رئال، پادشاه فوتبال اروپاست و احساس میکند رهبر و امید اصلی گروهی از بازیکنان است که مدتهاست با تاریخ این رقابتها عجین شدهاند.
جود که با سیتی نیز حسابی تسویه نشده داشت (سه شکست متوالی) همانطور که در بازی برگشت مرحله یک چهارم نهایی تلافی کرد، میخواهد از شر طلسم بایرن نیز خلاص شود. جالب اینجاست که بایرن مدتهاست که دیگر خاری در چشم رئال مادرید نیست و رئال در سه دوره متوالی توانسته این تیم را از لیگ قهرمانان کنار بزند اما برای بلینگام، بایرن هنوز یک کابوس است.
حتی یک خاطره خوب که بلینگام مقابل بایرن داشته باشد وجود ندارد: تا اینجای کار، تیم باواریایی بزرگترین دشمن اوست. جود با دورتموند پس از هشت بازی نتوانست بایرن را شکست دهد: پنج شکست در مسابقات بوندسلیگا و دو شکست دیگر در بازیهای سوپرجام آلمان. تساوی 2-2 فصل 23-2022 تنها نتیجه ارزشمند جود برابر بایرن است.
بلینگام در هر چهار دیدار خود در آلیانز شکست خورد. دو بار اول او هنوز در بوروسیا دورتموند بازیکن تعویضی بود. در فینال سوپرجام در سپتامبر 2020 با نتیجه 2-1 و سپس شکست 4-2 در اولین دیدارشان در لیگ در سال 2021.
او در دو بازی آخر لیگ برابر بایرن شروع کننده بود: شکست 3-1 در سال 2022 و 4-2 در سال 2023. علاوه بر این، در 511 دقیقهای که جود در بازیهای رسمی مقابل بایرن بازی کرد، گل نزد و دو کارت زرد گرفت، با 25 گل خورده (متوسط 3.1 در هر بازی) و 14 گل زده برای زردها.
بلینگام امسال با رئال از لایپزیش و سیتی انتقامش را گرفته (او در سه بازی از پنج بازی برابر لایپزیش نیز شکست خورده بود تا اینکه امسال آنها را شکست داد.)
دو انتقام به خوبی نهایی شد و مانده سومی، غولی به نام بایرن اما جود با خون در چشمانش به آلیانز رسیده است.